صفحه اصلی

پايان نامه بررسی آموزش خودتعليمي كلامي بركاهش رفتار دزدي و پرخاشگري كودكان داراي اختلال سلوك

📁 روانشناسی و مشاوره (آموزش_و_پژوهش) ⭐ امتیاز: 4.8 📅 بروزرسانی: جدید
باکس دانلود محصول

جهت دریافت فایل کامل، روی دکمه زیر کلیک کنید

مشاهده و دانلود فایل اصلی
ℹ️ برای مشاهده محصول و توضیحات به ادامه مطلب بروید.

توضیحات تکمیلی

پايان نامه بررسی آموزش خودتعليمي كلامي بركاهش رفتار دزدي و پرخاشگري كودكان داراي اختلال سلوكاین فایل در قالب فرمت Power Point قابل ویرایش ، آماده پرینت و ارائه به عنوان پروژه پایانی میباشدفهرست مطالبفصل اول: کلیات1-1 مقدمه1-2 بیان مساله1-3 اهمیت و ضرورت تحقیق: 1-4 اهداف پژوهش ب) اهداف جزئی1-5 فرضیه ها1-6 تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرهاالف) خود تعلیمی کلامیب) اختلال سلوکفصل دوم: ادبیات پژوهشی2-1 مقدمه2-2 اختلال سلوک2-2-1 تعریف- شروع در کودکی- شروع در دوران نوجوانيویژگی های اختلال سلوک2-2-2 ملاک های تشخیصی اختلال سلوک2-2-3 همه گیری شناسی2-2-4 سير و پیش آگهی2-2-5 اختلالات همایند با اختلال سلوک 2-2-6 تشخیص افتراقی2-2-7 سبب شناسی2-2-7-1 عوامل خانوادگی2-2-7-2 عوامل عصبی- زیست شناختی2-2-7-3 تأثیرات ژنتیکی2-2-7-4 عوامل روان شناختی2-2-7-5 عوامل محیطی- اجتماعی- فرهنگی2-2-7-6 عوامل مربوط به سوء استفاده: 2-2-7-7 سایر عوامل مربوطه2-3 رویکردهای درمانی اختلال سلوک 2-3-1 دارو درمانی2-3-2 درمان رفتاریالف- کنترل مشروطب- آموزش مهارت های اجتماعی2-3-3 درمان شناختی- رفتاری- الیس- آرون بک: - لازاروسگلد فرید- خود تعلیمی کلامی - آموزش خود کنترلیمولفه های خود دستوری کلامی2-4 مروری بر پیشینه پژوهشیفصل سوم :روش شناسي پژوهش3-1 طرح پژوهش3-2 جامعه آماري و نمونه3-3 حجم نمونه3-4 روش نمونه‌گيري و ابراز اندا زه‌گيري3-4-1 پرسشنامه‌ي علايم مرضي كودكان CSI-43-4-2 بررسی فرم های والد و معلم حساسیت، ویژگی و نقطه برش برای اختلال سلوک3- متغیر های مورد مطالعه3-6 روش جمع آوری اطلاعات3-7 روش تجزیه و تحلیلفصل چهارم: تجزيه و تحليل4-1 مقدمه 4-2-1 توزيع فراواني گروه‌ها4-2-2 شاخص‌هاي توصيفي تفاضل پيش آزمون و پس آزمون متغير دزدي و پرخاشگري4-2 آمار توصيفي: ب) تحليل استنباطيفصل پنجم : بحث و تفسیر یافته ها5-1 بحث و نتیجه گیری5-2 کاربرد یافته ها تحقیق5-3 محدودیت ها5-4 پیشنهادات فهرست منابع فهرست جداولجدول 1- ملاك تشخيص DSM-IV-TR براي اختلال سلوكجدو ل2- جدول 3- مراحل آموزش خودتعليمي كلاميجدول 4- مدل طرح پژوهشيجدول 5- حساسیت و ویژگی های فرم های والد و معلم برای شناسایی اختلال سلوك در نقاط برش مختلفجدول 6- نقطه برش اختلال سلوك در سطح 3جدول 7- نقطه برش اختلال سلوك در سطح 5جدول شماره 8 : فرواني گروه‌هاي پژوهشيجدول شماره 9: شاخص‌هاي توصيفي متغيرهاي دزدي و پرخاشگريجدول شماره 10- اطلاعات توصيفي براي فرضيه اولجدول شماره 11- اطلاعات براي تعيين معناداري در فرضيه‌ي اولجدول شماره 12- آزمون t مستقل براي مقايسه متغير پرخاشگريجدول شماره 13- اطلاعات توصيفي فرضيه دومجدول شماره 14- اطلاعات براي تعيين معناداري در فرضيه دومجدول شماره 15- آزمون t مستقل براي مقايسه متغير دزدي فهرست نمودارنمودار شماره (1) : يكساني (همتاسازي) گروهها قبل از اجراي متغير آزمايش (متغير مستقل)نمودار شماره (2): فرواني نمرات آزمودني‌هاي پرخاشگر قبل از اجراي متغير مستقلنمودار آماره (3): فرواني نمرات آزمودني‌هايي رفتار فردي داشتند، قبل از اجراي متغير مستقل مقدمهاگر کودکان را مینیاتور بزرگسالی هم در نظر داشته باشیم، لااقل بر شکل گیری پایه های اصلی شخصیت در این دوره واقف هستیم. کودکی بزرگ راه بزرگسالی است و درست طی نکردن این دوره با پیش زمینه ی بسیاری از اختلالات و ناسازگاری های بزرگسالی رابطه ی نیرومندي دارد. دراین بین، اختلال سلوک یکی از فراوان ترین اختلالات کودکی به شمار می آید و سال های سال هزاران پژوهش در این باره صورت گرفته است. باید در نظر داشته باشیم که توجه به این مساله صرفاً به خاطر ارضای کنجکاوی پژوهشگران نبوده است بلکه تأثیرات اختلال سلوک و زمینه ساز بودن آن برای سایر اختلالات، از جمله اختلال شخصیت ضد اجتماعی ، دلیل اصلی این توجه می باشد. اختلال سلوک یک رشته رفتارهای پایدار است که در طول زمان تکامل می یابد و بیش از همه با پرخاشگری و نقض حقوق دیگران مشخص است. این اختلال با بسیاری از اختلالات روانی دیگر از جمله، ADHD، افسردگی و اختلالات یادگیری، و ... رابطه دارد. رفتار خشن و تنبیهی والدین، ناهماهنگی خانوادگی، فقدان سرپرستی مناسب والد ین، فقدان کفایت اجتماعی نیز با اختلال سلوک رابطه دارد. (کاپلان و سادوك، 2003) بیشتر مشکلات کودکان و نوجوانان که در نزد مشخصات بهداشت روانی مطرح می شود، مربوط به مشکلات غیر عادی ایشان و بیرون گرایانه است. در میان اختلالات رفتاری، اختلال سلوک، بیشترین مشکلات را برای خانواده و جامعه پدید می آورد. (خدایاری فرد 1385)به دلیل تداوم اختلال سلوک در دوره های نوجوانی در DSM- IV دو نوع اختلال سلوک بر مبنای سن شروع (نه بر مبنای رفتار) از هم متمایز می شوند:نوع شروع در کودکی که با 3 نشانه یا بیشتر از بین 15 رفتار فهرست شده که حداقل قبل از سادگی رخ داده باشد مشخص می شود. و نوع شروع در نوجوانی که با فقدان هر یک از این رفتارها یا قبل از سن 10 سالگی مشخص می شود. (لیوا، 1996؛ نیل، 1994)این انواع فرعی بر اساس ماهیت ویژه مشکلات رفتاری خاص، دوره ی رشد و پیش آگهی و نسبت آن در دو جنس با هم تفاوت دارند. هر نوع اختلال می توانند به شکل خفیف، متوسط و شدید باشند. (انجمن روان پزشکی آمریکا، ترجمه‌ي نیکخو و همکاران 1374)درمان اختلال سلوک مثل عوامل سبب شناسی آن، چند بعدی است و همکاری فرد، خانواده، مدرسه و در نهایت جامعه را می طلبد. این پژوهش بر آن است تا مداخله را در سطح عامل دست اول اختلال، خود فرد، بررسی کند.1-7 مقدمهاگر کودکان را مینیاتور بزرگسالی هم در نظر داشته باشیم، لااقل بر شکل گیری پایه های اصلی شخصیت در این دوره واقف هستیم. کودکی بزرگ راه بزرگسالی است و درست طی نکردن این دوره با پیش زمینه ی بسیاری از اختلالات و ناسازگاری های بزرگسالی رابطه ی نیرومندي دارد. دراین بین، اختلال سلوک یکی از فراوان ترین اختلالات کودکی به شمار می آید و سال های سال هزاران پژوهش در این باره صورت گرفته است. باید در نظر داشته باشیم که توجه به این مساله صرفاً به خاطر ارضای کنجکاوی پژوهشگران نبوده است بلکه تأثیرات اختلال سلوک و زمینه ساز بودن آن برای سایر اختلالات، از جمله اختلال شخصیت ضد اجتماعی ، دلیل اصلی این توجه می باشد. اختلال سلوک یک رشته رفتارهای پایدار است که در طول زمان تکامل می یابد و بیش از همه با پرخاشگری و نقض حقوق دیگران مشخص است. این اختلال با بسیاری از اختلالات روانی دیگر از جمله، ADHD، افسردگی و اختلالات یادگیری، و ... رابطه دارد. رفتار خشن و تنبیهی والدین، ناهماهنگی خانوادگی، فقدان سرپرستی مناسب والد ین، فقدان کفایت اجتماعی نیز با اختلال سلوک رابطه دارد. (کاپلان و سادوك، 2003) بیشتر مشکلات کودکان و نوجوانان که در نزد مشخصات بهداشت روانی مطرح می شود، مربوط به مشکلات غیر عادی ایشان و بیرون گرایانه است. در میان اختلالات رفتاری، اختلال سلوک، بیشترین مشکلات را برای خانواده و جامعه پدید می آورد. (خدایاری فرد 1385)به دلیل تداوم اختلال سلوک در دوره های نوجوانی در DSM- IV دو نوع اختلال سلوک بر مبنای سن شروع (نه بر مبنای رفتار) از هم متمایز می شوند:نوع شروع در کودکی که با 3 نشانه یا بیشتر از بین 15 رفتار فهرست شده که حداقل قبل از سادگی رخ داده باشد مشخص می شود. و نوع شروع در نوجوانی که با فقدان هر یک از این رفتارها یا قبل از سن 10 سالگی مشخص می شود. (لیوا، 1996؛ نیل، 1994)این انواع فرعی بر اساس ماهیت ویژه مشکلات رفتاری خاص، دوره ی رشد و پیش آگهی و نسبت آن در دو جنس با هم تفاوت دارند. هر نوع اختلال می توانند به شکل خفیف، متوسط و شدید باشند. (انجمن روان پزشکی آمریکا، ترجمه‌ي نیکخو و همکاران 1374)درمان اختلال سلوک مثل عوامل سبب شناسی آن، چند بعدی است و همکاری فرد، خانواده، مدرسه و در نهایت جامعه را می طلبد. این پژوهش بر آن است تا مداخله را در سطح عامل دست اول اختلال، خود فرد، بررسی کند. 1-8 بیان مسالهاختلال سلوک یکی از فراوان ترین اختلالات دوران کودکی به شمار می رود. به دلیل وجود آیتم های فراوان این اختلال، از جمله، تقلب، دزدی، فراز از مدرسه، نقض قانون، نقض حقوق دیگران، دروغ، آزار حیوانات، پرخاشگری و ..... لزوم توجه به آن جای هیچ شکی را باقی نمی گذارد. این اختلال بیشترین همایندی را با ADHD دارد. از نظر شیوع، دومین دسته از اختلالات همراه، اختلالات اضطرابی است. افسردگی اختلال شایع دیگری است که با اختلال سلوک همراه است. اختلالات سلوک با مصرف الکل و دارو نیز همراه است. به استفاده غیرمجاز از مواداحتمالاً نشانه ی دیگری از تمایل کودک برای تخطی از هنجارهای اجتماعی باشد. (دنوان و جستر، به نقل از اقبالی، 1386) براساس سن شروع اختلال سلوک، می توان آن را به دو نوع فرعی تقسیم کرد: آغاز در کودکی، آغاز در نوجوانی این زیر گروه ها با توجه به طبیعت ارائه ویژگی های رفتاری در دوره های رشدی، پیش آگهی و نسبت شیوع در دو جنس متفاوتند. هر دو نوع این گروه ها را می توان براساس شد ت علايم (+ 20) مشاهده شده در سه گروه خفیف متوسط و شدید مورد ارزیابی قرار داد. در نوع خفیف مسایل سلوکی اندکی وجود دارد و ضرر و زیان مسایل سلوکی نسبت به دیگران کم است (مانند دروغ گفتن، پرسه زنی، بدون اجازه بیرون از منزل رفتن و ...) در نوع شدید بر خلاف نوع خفیف، مسایل سلوکی صدمات و آسیب های شدید وقابل ملاحظه ای به دیگران وارد می سازد. مانند (ارتباط جنسی با اعمال زور، بی رحمی، استفاده از اسلحه، دزدی در عین مواجهه با قربانی، شکستن و داخل شدن و ...) در نوع متوسط مسایل سلوکی حد فاصل خفیف و شدید نمود پیدا می کند (مانند دزدی بدون مواجه شدن قربانی، خرابگری و ...). (کاشانی و وزیری، 1378)درمان های گوناگونی برای این اختلال وجود دارد که هیچ کدام از آن ها درمان مقدم شمرده نمی شوند. برنامه های درمانی در کاهش علایم آشکار اختلال سلوک موفق تراز علایم پنهانی بوده اند. به نظر می رسد طرح ریزی برنامه درمانی موثر برای علایم پنهانی سلوک دشوارتر از چنین طرحی برای پرخاشگری آشکار باشد. (کاپلان و سادوک، 2003) روان درمانی فردی معطوف به ارتقای مهارت های مساله گشایی، دارو درمانی، به خصوص داروهای ضد جنون از جمله هالوپریدول، رفتارهای تهاجمی و پرخاشگری را کاهش داده است. (همان منبع )برنامه های درمانی شناختی- رفتاری به نظر می رسد رویکردی امید بخش تر باشند. تکیه آنها بر زمینه های فردی مربوط به شکل گیری اختلالات سلوک و کمک به کودکان، برای مهار پاسخ های تکانشگر و غلبه بر نقایص شناخت اجتماعی (مانند سوگیری اسنادی خصمانه) است. افزون بر این، برنامه برای استفاده در موقعیت های اجتماعی، از انعطاف پذیری لازم برخوردار است. (لاچمن، 1992 به نقل از اقبالی، 1386)آموزش خود تعلیمی کلامی، روش هدایت کننده ی در این پژوهش، از سال ها پیش مورد توجه واقع شده است. و بدین صورت که به کودکان امکان می دهد تا با گفت وگوی درونی به بهبود رفتار خود نائل بیایند. این روش به وفور در کودکان مبتلا به ADHD به کار گرفته شده و نتایج امیدوار کننده ای به دست آمده است و انتظار ما بر این است که این روش در کاهش علایم سلوک هم موثر باشد. بر همین اساس پرسش اصلی می تواند این باشد که آیا آموزش این روش در کاهش علایم اختلال سلوک موثر است؟ 1-9 اهمیت و ضرورت تحقیق: سلامت هر جامعه نیازمند سلامت اعضای آن جامعه می باشد. تحقیقات نشان می دهد که در حدود 50 درصد از پسران مبتلا به اختلال سلوک، رفتارهای ضد اجتماعی را در بزرگسالی نشان می دهند و میزان بالایی در معرض خطر ابتلا به شخصیت ضد اجتماعی هستند. (هرپرتز و همکاران، 2005 به نقل از اقبالی، 1386) پژوهش های انجام گرفته نشان می دهند که بیشترین میزان بهبودی معمولاً در درمان کودکان کم سن تر (زیر 8 سال) و با مشکلات خفیف تر دیده می شود. (داج 1992، کازدین 1995، به نقل از همان منبع)به دلیل جهت گیری رویکردهای شناخت- رفتاری، تمرکز بر آموزش مهارت های شناختی و به کارگیری این مهارت ها در موقعیت های بین فردی است (فریک 1382)، بنابر این برای اعتباریابی ادعاهای درمانی رویکرد شناختی- رفتاری، انجام پژوهش هایی که بتواند کارایی روش آموزش خود تعلیمی را نشان دهد، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از سوی دیگر به دلیل انواع مسایل، تحقیقات در این زمینه در کشور ما کمتر مورد توجه بوده است و اکثر آن هایی که اثر بخشی آموزشی خود تعلیمی کلامی را بررسی کرده اند در زمینه ی ADHD و پرخاشگری بوده است. و از آن جایی رسالت دانشگاه، قرار دادن اطلاعات در اختیار خانواده ها و مدارس و به خصوص جامعه كل می باشد، تا پیشگیری در زمینه ی رفتاری غیر اجتماعی افراد، از نوع اولیه و ثانویه باشند، لزوم توجه دو چندان می شود. نیک می دانیم که جامعه در قبال تربیت افراد سهم به سزایی دارد و هزینه های صرف شده برای جلو گیری از قتل ها، جنایت ها و دزدی ها و بی ناموسی ها و ... بسیار بیشتر از آموزش و پیشگیری اولیه می باشد. 1-10 اهداف پژوهش الف) هدف کلی: هدف اصلی پژوهش مورد نظر عبارت است از: مشخص کردن اثر بخشی آموزش خود تعلیمی کلامی بر کاهش نشانه های مرضی اختلال سلوک.ب) اهداف جزئی1- تعیین تأثیر آموزشی خود تعلیمی کلامی بر کاهش میزان پرخاشگري در اختلال سلوک دانش آموزن پایه های چهارم ابتدایی2- تعیین تأثیر آموزشی خود تعلیمی کلامی بر کاهش میزان دزدي سلوک دانش آموزن پایه های چهارم ابتدایی1-11 فرضیه ها1- آموزش خود تعلیمی کلامی موجب کاهش میزان پرخاشگري دانش آموزان دارای اختلال سلوک می شود. 2- آموزش خود تعلیمی کلامی موجب كاهش ميزان دزدي دانش آموزان درارای اختلال سلوک می شود.1-12 تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرهامتغیر آزمایشی پژوهش، آموزش خود تعلیمی کلامی است که دستکاری شد و دو سه متغیر وابسته هم: میزان خشونت – دزدي بررسی شدند. الف) خود تعلیمی کلامیتعریف مفهومی: خود تعلیمی کلامی ناظر بر فرآیندی است که در آن کودکان برای کمک به حل مساله اجتماعی یا تحصیلی از گفتار خود راهگشا استفاده می نمایند. خود تعلیمی اغلب شامل عناصر مربوط به آموزش حل مساله مانند یادگیری تشخیص وجود مشکل، ایجاد راه حل برای مسایل مختلف، ارزشیابی پیامدهای راه های مختلف و بررسی عواقب و پیامدهای راه های مختلف می شود. (محمد اسماعیل، 1385، کندال و براسول1985، به نقل از اقبالی)

فایل 21715
دانلود