کتاب داستان های سیاه
توضیحات تکمیلی
کتاب داستان های سیاهاین مجموعه شامل چهارده شعر بلند با مضامینی پیرامون باور به جان آزادی برابری نقد قدرت و… است . عناوین : ستد جان زیبای دشت آرمیده سیروان حکم هذیان مهر عدالت رودابه خار طفل بند آگرین پادشاه جنگل عشق زیبای من آمین بخشی از اشعار کتاب : یکی زن بود و آن دیگر نفر مرد مثال دیگران زندار در درد همینان زندگی را مثل دیگر گذر دارد ببیند روی فرزند هماره زن به خانه بود و اینسان که شویش بازگردد خانه از بند همه دنیای اینان بود اینسان یکی در کار و دیگر خانه پابند گذر می کرد و گر درد داشت این تن به خاموشی برد این شمع را زن نبودا آنچنان فکر و همه راه چه روزی آیدا از ما تو فرزند دل زن هر نفس در راه این بود که فردا قعر تن گیرد تو فرزند خلاصه مرد و زن با هم در این راه گذر می کرد و دنیا از تو خرسند یکی روزی بیامد آنچنان نحس که شویش درد دارد قلب آن مرد به سختی می تپد بی تاب و اینسان به پایان می رسد برگی چنین زرد به آرامی و بر تختی که بیمار کند جان را ز تن بیرون و آن کرد به پایان و به مرگ و آخر راه بمردا از همه دردش همان کرد زنی ماند و به تنهایی و در خویش گذر باید زمان را حال در پیش گذر کردن همه روز و همه شب به زر محتاج و دنیا دارد آن تب ز شویش مانده آن ارابه آن چرخ که با چرخش بچرخاند نفس سخت به جایی کر دلش برده نفر فرد به جایی او بخواهد رفتنش رفت