دانلود رمان عموزاده (آهوی چشم سفید) pdf از مهدخت مرادی
توضیحات تکمیلی
دانلود رمان عموزاده (آهوی چشم سفید) pdf از مهدخت مرادیدانلود رمان عموزاده (آهوی چشم سفید) pdf از مهدخت مرادی موضوع رمان: عاشقانه،اجتماعی،رازآلود،هیجانی خلاصه رمان عموزاده آهو صرافیان … دختری لجباز و یک دنده که در کنار دو خصوصیت قبلی، خودساخته و دارای قلبی مهربان است. رابطه ی عمیق تنگاتنگ او با کوچک ترین عمویش باعث ایجاد حس صمیمیت و وابستگی عمیقی میان آن دو میشود! این میان ماهان عموزاده ی آهو که سالهاست به هر دری زده تا دست در دست عموزاده اش راهی خانه بخت شود این بار مصمم تر از قبل قلب و احساس اش را پیش کش میکند آن هم دقیقا زمانی که میکائیل عموی ته تغاری ناخواسته و بدور از چشم همه دل در گرو برادرزاده بسته! دلدادگی که راز ها برملا میکند و سنت ها میشکند… در ادامه با ماهمراه باشید و هم قدم شوید تا قدم به قدم ورق بزنیم قصه ی عشق و دلبستگی که که نامش را #عموزاده نهادند… بخشی از رمان چک در دستام را به سمت اش دراز کردم و گفتم: – تاریخ چک و تغییر بده…زدی واسه یکماهه دیگه! گفتم واسه فردا میخوامش – واسه فردا؟! هر بلایی میخوای سر خودت بیاری بذار واسه یکماهه دیگه! سرم شلوغه حوصله ی جمع کردن گندو کثافتای تورو ندارم آهو! دو شبه دیگه خواستگاریه آرادِ بذار این وصلت سر بگیره اونوقت هر غلطی دلت خواست برو بکن – خواستگاری پسرت به من مربوط نمیشه… نه مربوط میشه نه مهمه! تاریخ چک من و عوض کن هزار تا کار دارم حال که دید حرف هایش بی تاثیر بوده و من لجباز تر از آنی هستم که پای روضه هایش بنشینم. عصبانی در را باز کرد! کنار رفت، دستم را گرفت و به داخل کشاند! این بار فریاد زد: – دختره ی زبون نفهم نمیفهمیی؟!!! حالا که گوشات کیپ شده گم میشی میری تو اتاقت تا روز عقد آراد پات و از خونه بیرون بذاری قلمش و خورد میکنم…