صفحه اصلی

PDF نسخه کامل رمان قاصدک های سپید از حمیده منتظری ژانر عاشقانه- طنز-خانوادگی

📁 ... pdf (رمان،شعر،داستان) ⭐ امتیاز: 4.8 📅 بروزرسانی: جدید
باکس دانلود محصول

جهت دریافت فایل کامل، روی دکمه زیر کلیک کنید

مشاهده و دانلود فایل اصلی
ℹ️ برای مشاهده محصول و توضیحات به ادامه مطلب بروید.

توضیحات تکمیلی

PDF نسخه کامل رمان قاصدک های سپید از حمیده منتظری ژانر عاشقانه- طنز-خانوادگیPDF نسخه کامل رمان قاصدک‌ های سپید از حمیده منتظری ژانر رمان: طنز، خانوادگی، عاشقانه تعداد صفحات: ۵۹۲ خرید آسان رمان قاصدک‌ های سپید با لینک مستقیم دانلود فایل PDF – آخرین ویرایش سازگار با همه گوشی ها و سیستم های کامپیوتری خلاصه رمان: رستا دختر بازیگوش و بی مسئولیتی که به پشتوانه وضع مالی پدرش فقط دنبال سرگرمی و شیطنت‌های خودشه. طی یکی از همین شیطنت ها هم جون خودش رو به خطر می‌ندازه و هم رابطه تازه شکل گرفته دوستش سایه با رضا رو بهم می‌زنه. پدرش تصمیم می‌گیره که پول تو جیبی اون رو قطع بکنه و مجبورش می‌کنه که … قسمتی از رمان قاصدک‌ های سپید : دیگر مهار اشک‌هایم با خودم نبود. فقط می‌دویدم و گریه می‌کردم. سایه دوست دوران کودکی ام بود درست مثل خواهر نداشته ام و الان به خاطر یک پسر اخمو که هنوز نقشش در زندگی او همان پسر دایی بود سر من داد زده و تقریبا محترمانه از اتاق بیرونم انداخته بود. چون انتظار چنین برخوردی را از طرف سایه نداشتم، انقدر برایم گران تمام شده بود و نمی‌فهمیدم چه کار می‌کنم؟!! آن موقع شب در کویر! بدون اینکه بدانم مقصدم کجاست؟! فقط چشم هایم را بسته و جلو می‌رفتم نترس بودنم داشت کار دستم می‌داد. زمان از دستم خارج شده بود نمی‌دانستم چقدر گذشته و من بی‌هدف خودم را به دل کویر سپرده بودم؟ با صدای پارس چند سگ که از دور می‌آمد همان جا ایستادم، خشکم زد! نمی‌خواستم انقدر از کاروانسرا دور شوم، برای اولین بار در زندگی ام به معنای واقعی ترسیدم، تنها نور آنجا نور مهتاب بود. اشک هایم را پاک کردم و به اطراف نگاهی انداختم باز برای خودم دردسر درست کرده بودم. سریع موبایلم را از جیبم در آوردم اما انتن نداشت. انتظار بیهوده ای وسط كوير بود کارایی مفید از موبایل فعلا استفاده از چراغ قوه اش بود. الان وقت ترسیدن نبود باید از همان مسیری که آمده بودم برمی‌گشتم

فایل 66791
دانلود