صفحه اصلی

PDF نسخه کامل رمان کینه کش از راز انصاری لینک مستقیم در ژانر عاشقانه و هیجانی

📁 ... pdf (رمان،شعر،داستان) ⭐ امتیاز: 4.8 📅 بروزرسانی: جدید
باکس دانلود محصول

جهت دریافت فایل کامل، روی دکمه زیر کلیک کنید

مشاهده و دانلود فایل اصلی
ℹ️ برای مشاهده محصول و توضیحات به ادامه مطلب بروید.

توضیحات تکمیلی

PDF نسخه کامل رمان کینه کش از راز انصاری لینک مستقیم در ژانر عاشقانه و هیجانیPDF رمان کینه کش از راز انصاری لینک مستقیم ژانر رمان : عاشقانه، هیجانی تعداد صفحات : 2292 دانلود آسان رمان کینه کش با لینک مستقیم دانلود فایل PDF – آخرین ویرایش سازگار با همه گوشی ها و سیستم های کامپیوتری خلاصه رمان : سال ها پیش، نامزدم که ازش یه جنین دو ماهه باردار بودم، قبل عقدمون کشته شد.. هیچکس به جز آذرخش نمی‌دونست من باردارم و بعد از چهلم برادرش، عقدم کرد تا بچه ام حلال زاده باشه… سر سفره عقد شرط گذاشت که بعد از هفت ساله شدنِ بچه، منو طلاقم میده و برادر زاده اش رو تنهایی بزرگ می‌کنه… اما حالا… قسمتی از داستان کینه کش: صبح زود مهرو در حالی خانه را ترک می‌کرد که پدر و مادرش خواب بودند. به آرامی در خانه را بست و به سوی خیابان رفت. خانه شان آنقدر قدیمی نبود اما نوساز و جدید هم نبود .. حد متوسطی داشت. پدرش تعمیرکار خودرو بود و مادرش خانه دار وضع زندگیشان نیز متوسط بود. درسش را دو سالی میشد که تمام کرد دانشگاه نرفت و پس از فارغ التحصیلی به خاطر علاقه ای که به آشپزی داشت در یک رستوران مشغول به کار شد و امید داشت روزی بتواند سرآشپز شود. امروز خوشبختانه بدون دغدغه توانسته بود به سرکارش برسد. وارد رستوران که شد خانم تارخ و همسرش آقای مخیتاریان که از ارمنی های ساکن اصفهان بودند را مشغول حرف زدن با دو نفر دید سلام کوتاهی کرد که خانم تارخ پس از پرس و جوی احوالش از او خواست به آشپزخانه برود. آقای عباسی که سرآشپز غرغروی رستوران بود، پس از دیدن مهرو با حالت طلبکارانه سمتش آمد و گفت: کجا بودی دیروز نیومدی؟ مهرو، خجل سر پایین انداخت و دستش را بند کیفش کرد چیزه… دیروز تصادف کردم حالم خوب نبود… با خانم تارخ هماهنگ کردم که نمی تونم بیام. عباسی زیر چشمی نگاهش کرد: خیلی خوب… لباستو بپوش برو کمک بچه ها… امروز خیلی سرمون شلوغه. مهرو سری تکان داد و پس از پوشیدن …

فایل 68442
دانلود