صفحه اصلی

PDF نسخه کامل رمان دلدادگی شیطان نویسنده شیرین نور نژاد ژانر رمان عاشقانه

📁 ... pdf (رمان،شعر،داستان) ⭐ امتیاز: 4.8 📅 بروزرسانی: جدید
باکس دانلود محصول

جهت دریافت فایل کامل، روی دکمه زیر کلیک کنید

مشاهده و دانلود فایل اصلی
ℹ️ برای مشاهده محصول و توضیحات به ادامه مطلب بروید.

توضیحات تکمیلی

PDF نسخه کامل رمان دلدادگی شیطان نویسنده شیرین نور نژاد ژانر رمان عاشقانه PDF نسخه کامل رمان دلدادگی شیطان نویسنده شیرین نور نژاد ژانر رمان: عاشقانه تعداد صفحات: 3270 دانلود آسان رمان با لینک مستقیم دانلود فایل PDF – آخرین ویرایش سازگار با همه گوشی ها و سیستم های کامپیوتری خلاصه رمان: رُهام مردی بیرحم با ظاهری فریبنده و جذاب که هر چیزی رو بخواد، باید به دست بیاره حتی اگر ممنوعه و گناه باشه! و کافیه این شیطانِ مرموز و پر وسوسه دل به دختری بده که نامزدِ بهترین رفیقشه! هر کاری میکنه تا این دخترِ ممنوعه رو به دست بیاره، تا اینکه شبانه اون‌ رو… قسمتی از رمان دلدادگی شیطان : نگاهش به در باز اتاق است و نفس هایش سنگین. به آغاز بازی فکر می‌کند یک قمار تمام عیار که شروع کننده‌اش او نیست و ناخواسته وارد این بازی شد. ناخواسته… سخت بیرحمانه که این بازی از اول هم تمام نشده بود! اما اینبار دیگر نه بازنده خواهد بود، و نه سر فرود خواهد آورد. صدای بسته شدن در خانه‌اش را می‌شنود. تهمینه فرار کرد.. تهمینه‌ای که حتی کمی هم شبیه به رز نبود. و… رز! نگاهش با لبخندی آرام بالا کشیده می‌شود. درست رو به پنجره‌ی اتاقش و.. سیاهی آسمان شب بارانی آرام است، اما یک آرام پر کینه یک حریف آماده یک زخمی فولد شده‌ای که اینبار حتی کمی هم قصد عقب نشینی ندارد! -با من لج می‌کنی؟؟؟ می‌خندد.. ورق‌ها در دستش است و…رقیبش درست رو در روی او! -می‌خوای بازی کنی؟؟؟ خنده‌اش به پوزخندی بدل می‌شود و عرق از صورتش می‌چکد. ورق‌ها آس نیستد اما او دیگر فولد نمی‌شود. -آره.. خوبه هستم. تا تهش هستم. چشمانش جمع می‌شود چیزی توی گلویش سنگ می‌شود و دارد راه نفسش را می‌گیرد. -بد شروع کردی! اما راضی‌ام ازت… حریف یعنی این! من عاشق سر سختیتم وقتی همه کار می‌کنی تا منو به زانو در بیاری. قلبش محکم می‌کوبد. تمام تنش از کینه دارد می‌لرزد. -باشه بازی می‌کنیم ببینم اینبار چه ورقی داری که رو کنی چشمانش را رو به آسمان جمع می‌کند و چشمانش می‌سوزد. -اینبار هم مقابل هم… دیوانه وار رو به آسمان می‌خندد و چشمانش تار می‌شود و با خنده‌ای که یکهو قطع می‌کند ورق‌هایش را مرور می‌کند. -خودت خواستی فقط بشین و تماشا کن، ببین چطوری دنیا رو به زانو در میارم! آب گلویش را فرو می‌دهد و سر.. بزرگترین چیزی که می‌شود.. شرط می‌بندد! -ببین چیکار می‌کنم. نگاهش می‌گردد. گوشی را روی میز کنسول قدیمی می‌بیند. درست کنار رژ صورتی رنگ تهمینه! با ظاهری سرد و آرام.. بلند می‌شود و از درون تکه تکه است. گوشی را بر می‌دارد. زهرخندی لبش را می‌کشد. نفسش به سختی بالا می‌آید و .. اسم فراهانی روی صفحه‌ی گوشی خودنمایی می‌کند! -اولین ورق! کلیپ ویدئویی فایل شده را …

فایل 70133
دانلود