نسخه کامل رمان شیطان مونث جلد اول از مهتاب ،سارا
توضیحات تکمیلی
نسخه کامل رمان شیطان مونث جلد اول از مهتاب ،ساراPDF نسخه کامل رمان شیطان مونث جلد اول نویبسنده مهتاب ،سارا ژانر عاشقانه و روانشناسی تعداد صفحه 2645 قسمتی از متن رمان شیطان مونث دیدنش به این آسونی ها نیست که ! تو آدرسش رو بده اون با من! من هفته ی پیش باهاش قرار داشتم… اون نوبت ملاقات باطل شده! با سماجت گفتم: من میتونم جوادی… بزار شانسمو امتحان کنم…. جوادی سرش رو خم کرد و به زمین زل زد…. یه چند دقیقه ای تو همین حالت بود. پیدا بود داره حرف منو سبک سنگین میکنه تا اینکه باالخره از اون حالت غرق درتفکری مسخره بیرون اومد و بعد از برداشتن کیف و کت و سوئیچش گفت: باشه… میرسونمت… اینم یه تیر تو تاریکی! در اتاقش رو باز کرد و کنار رفت تا اول من برم بیرون…. ماریا با دیدنش بلند شد و حین کشیدن مقنعه و چادرش ،نیمچه لبخندی نثار جوادی کرد اما با چشم تو چشم شدن با من همون لبخند کمرنگ هم رو لبش ماسید… لبه های چادرش رو جلو آورد و درحالی که با اخم به من نگاه میکرد خطاب به برادر جوادی عزیز گفت: جایی تشریف میبرید آقای جوادی؟؟؟ جوادی سرشو تکون داد و گفت: بله ! شما مراقب اوضاع باشید تا من برگردم! منشی چشمی گفت و تا خارج شدن جوادی به احترامش سرپا ایستاد در حالی که تمام مدت با نفرت و انزاجار منو نگاه میکرد!….