صفحه اصلی

خلاصه کتاب زنان کوچک

📁 ... pdf (رمان،شعر،داستان) ⭐ امتیاز: 4.8 📅 بروزرسانی: جدید
باکس دانلود محصول

جهت دریافت فایل کامل، روی دکمه زیر کلیک کنید

مشاهده و دانلود فایل اصلی
ℹ️ برای مشاهده محصول و توضیحات به ادامه مطلب بروید.

توضیحات تکمیلی

خلاصه کتاب زنان کوچکبخشی از کتاب زنان کوچک: «جو در حالی که روی قالیچه دراز کشیده بود غرولندکنان گفت: «کریسمس بدون هدیه چندان کریسمس نخواهد بود. خیلی بی‌انصافی است که بعضی‌ها این همه پول داشته باشند و بعضی‌ها هیچ نداشته باشند. ما نباید از این همه مشکل و سختی سهمی داشته باشیم.» نگاه خیره‌اش را به کفش‌های کهنه‌اش دوخت و آهی از سر ناامیدی کشید، در حالی که مِگ شروع به شمردن دارایی‌هایش کرد و ایمی با صدای بلند از این شکایت داشت که بینی‌اش زشت است. بث در حالی که صدای نرم و آرامش از پشت گربه بزرگ خانگی‌شان به گوش می‌رسید، ادامه داد: «فکر می‌کنم ما چهار نفر خیلی بدشانس هستیم. البته من پیانو کهنه‌ام را دارم، و شما همگی استعدادهای خودتان را دارید، اما درست نیست که زندگی برای بعضی‌ها این قدر آسان باشد و برای بعضی‌ها این قدر سخت.» و بعد، همان‌طور که به شعله‌های آتش خیره شده بود، به یاد آورد که مادرشان همیشه می‌گفت سخت‌ترین روزها هم بالاخره به پایان می‌رسند و بعد از هر زمستانی، بهاری در راه است.»

فایل 73383
دانلود