صفحه اصلی

PDF رمان مهراز من نویسنده فائزه.س ژانر رمان: عاشقانه، اجتماعی، روانشناسی

📁 ... pdf (رمان،شعر،داستان) ⭐ امتیاز: 4.8 📅 بروزرسانی: جدید
باکس دانلود محصول

جهت دریافت فایل کامل، روی دکمه زیر کلیک کنید

مشاهده و دانلود فایل اصلی
ℹ️ برای مشاهده محصول و توضیحات به ادامه مطلب بروید.

توضیحات تکمیلی

PDF رمان مهراز من نویسنده فائزه.س ژانر رمان: عاشقانه، اجتماعی، روانشناسیPDF رمان مهراز من نویسنده فائزه.س ژانر رمان: عاشقانه، اجتماعی، روانشناسی تعداد صفحات: ۲۸۲ دانلود آسان رمان با لینک مستقیم دانلود فایل PDF – آخرین ویرایش سازگار با همه گوشی ها و سیستم های کامپیوتری خلاصه رمان: در پس زمینه‌‌ی هر رفتار و فکرش پر از ندانستن‌‌ها و نخواستن‌‌ها بود. از یک جایی مجبور شد بداند و بتواند، مهرازش آمد بر ویرانه‌‌های نمی‌‌دانم‌‌ها و نمی‌‌خواهم‌‌هایش سازه‌‌ی جدیدی را بنا کرد. حضور گاه و بی‌‌گاه یکی زلزله‌‌ای به پا کرد اما او نه تنها آوار نشد بلکه خود را محکم‌‌تر از پیش ساخت… تیام دختری است که گم شده در سرزمین بایر درونی خودش! و آراد پسری است که برای پیشرفت هرچه بیشتر خود برنامه دارد و تلاش می کند! برای صعودِ آراد به قله موفقیت حضور تیام لازم است! تیام در مسیر یافتن خودش گام برمی‌‌دارد و غافل ازینکه روزی به کسی دل می‌‌بازد… قسمتی از رمان مهراز من : ” تیام” مشغول ترجمه و تایپ بودم چشمانم می‌سوخت. همیشه این مواقع تیارا که من را می‌دید لپ تاپ را می‌بست و می‌گفت: چشمات کاسه‌ی خون شدن ده دقیقه استراحت بده و عینکم را بر می‌داشت. با سماجت افکارم را پس زدم و ادامه دادم چرا اینطور شدم؟ قبلا خاطرات بی اجازه وارد ذهنم نمیشد نمی‌دانم این روزها با واژه ندانستن مانوس شدم. قبل ترها هم نمی‌دانستم اما الآن متوجه شدم که نمی‌دانم! موقع خواب بود بیسکوییتی در دهان گذاشتم و پاکت شیر را باز کردم و خرمایی را هم ضمیمه اش، عجب وعده غذایی مفصلی! توان جسمی را لازم داشتم برای اسودگی و روحم که این مدت دچار نوسان و تنش شده بود. روال یکنواخت زندگی چند ساله ام به هم ریخته بود. روی تخت دراز کشیدم و گوشی را بدست گرفتم که پیامی از یک شماره رسید. سین زدم. -این فهرست کتاب ببین موضوعش را دوست داری؟ خودم کنارت هستم برای ترجمه کم کم راه میفتی! با من بود؟ کی به او قول ترجمه دادم؟ گوشی را کناری گذاشتم …

فایل 74904
دانلود