کتاب بچه های اعماق
توضیحات تکمیلی
کتاب بچه های اعماقبچه های اعماق یکی از بهترین کارهای این نویسنده تبعیدی در آلمان است که در قالب داستانهایی کوتاه به شرح خاطرات خود در دوران انقلاب و پس از پیروزی انقلاب اسلامی و بگیر و ببندها و تبعید و .... می پردازد و با بیانی ساده و به دور از هر گونه تکلفی به شرح دیده های خود از این دوران می نشیند و آنها را با غم غربت درهم می آمیزد و شربتی شیرین به دست میدهد که در بطنش تلخی سوزناکی را به همراه دارد. از متن کتاب: «مه ای غلیظ شهر را پوشانده است. مه روی رودخانه نا آرام است, و آنجا که عمق رودخانه کم تراست مه و آب بی تاب ترند . مراد به طرف نیمکت زیر چراغ مهتابی رنگ می رود. بر نیمکت سرد و نم گرفته از مه می نشیند. پرنده ها به سوی اش می آیند , به این امید که دانه ای یا خردک نانی برای شان آورده باشد.کبوترها بر شنگفرش کنار نیمکت می نشینند .قوها و اردک ها در آب می مانند, و با موج ها تکان می خورند . دیروز با پروانه برای شان دانه آورده بود, و پروانه عشقی کرده بود: " داداش , گفتی اسم این رودخونه چیه ؟" "رودخونه ی ماین"»