صفحه اصلی

کتاب بیستون

📁 ... pdf (رمان،شعر،داستان) ⭐ امتیاز: 4.8 📅 بروزرسانی: جدید
باکس دانلود محصول

جهت دریافت فایل کامل، روی دکمه زیر کلیک کنید

مشاهده و دانلود فایل اصلی
ℹ️ برای مشاهده محصول و توضیحات به ادامه مطلب بروید.

توضیحات تکمیلی

کتاب بیستوناز متن کتاب: خانه ما لب آشورا بود آشورا جای مردن سگ‌های پیر بود. جای عشق بازی مرغابی‌ها بود. جای پرت کردن بچه گربه‌هایی بود که زندگی را به مردم حرام کرده‌بودند. آشورا جای بازی ما بود. اوایل بهار یا اواخر پاییز که آسمان را ابرهای سیاه می‌پوشاندند، بابام از میان اطاق می‌نالید که: - خدایا غضبت را از ما دور کن. ولی خدا به حرف بابام گوش نمی‌کرد. سیل می‌آمد. خشمگین می‌شد. می‌شست و می‌رفت. کف می‌کرد. پل‌های چوبی را می‌برد. زورش به خانه‌های بالای شهر که از سنگ و آجر ساخته بودند، می‌رسید. اما به ما که می‌رسید تمام دق دلش را خالی می‌کرد...

فایل 76493
دانلود